جستجو
-
۴تصویر
حمید السلطان به عمید لشکر، ۱۳۰۳ ش
نامه و پاکت با مهر حمید و خطاب به عمید لشکر منشی تیپ پیاده؛ درباره دریافت ۲۶ تومان برات تجاری به عهده حاجی محمد تقی تاجر دیلمقانی و دادن آن به مادر عمید لشکر بنا به درخواست عمید که برای ادا کردن قروضش استفاده شود و اطمینان از اینکه قروض ادا گردید و رسید آن نزد مادرش است؛ سرگیجه و تهوع حبیب الله سلطان از استنشاق گاز کرسی؛ تهیه نان خانگی از آرد و دستور سلطان برای آوردن گندم از ده؛ دادن پاکت به سرتیپ امیر تومان که چون در حال حرکت بوده جواب نداده است؛ درخواست آقای مقتدر برای تبدیل مأموریت؛ پیشنهاد میرزا علی اصغر خان برای ازدواج عمید لشکر که در ورقه میرزا محمدخان به آن اشاره کرده و تصویب...
-
۵تصویر
حمید السلطان به عمید لشکر، ۱۳۳۲ ق
نامه و پاکت از حمیدالسلطان به [میرزا ابوتراب خان] عمید لشکر سررشته دار فوج قهرمانیه در تبریز همراه با مهر حمید السلطان؛ محتوای آن به شرح زیر است: ابراز خوشنودی از دیدن نامه ۱۸ ماه جاری و اطلاع از سلامت عمید لشکر و بستگان؛ همچنین رسیدن قبض، زن دلال وجه را قبول نکرده و گذشته را هم می خواهد؛ از مخاطب خواسته که بیست و پنج قرانی که برای حاجی علی اکبر دلال حواله کرده به او بدهند و قبض و امانت او را گرفته، امانت را به خانه و قبض را به او بفرستد، همچنین تفنگ دولول او را نیز که نزد علی اکبر امانت است از او پس بگیرد؛ و انشاالله از خجالت ننه در می آید؛ نورچشمان را دلم خیلی می خواهد آیا صفیه مرا یاد...
-
۴تصویر
حمید السلطان به عمید لشکر، ۱۳۳۲ ق
نامه و پاکت از حمیدالسلطان به [میرزا ابوتراب خان] عمید لشکر سررشته دار فوج قهرمانیه در تبریز؛ محتوای آن به شرح زیر است: دریافت نامه بدون تاریخ عمید لشکر و اظهار خوشحالی از سلامتی او و خانواده؛ درباره پرداخت طلب ننه؛ فرستادن خرجی خانه؛ طلب معصوم خانم؛ دو فقره نامه نوشته یکی برای عمید لشکر و دیگری برای خانه که توسط مشهدی علی عباس فرستاده است، همچنین چهار قطعه عکس از خودش که یکی را به رسم یادگاری به مخاطب می دهد؛ فرستادن جعبه نورچشمان و نقل و بیدمشک و درخواست دریافت رسید آنها؛ موضوع حکمران و توجه به ملتزمین رکاب که از تبریز همراه او شده اند؛ شکایت آقا رضا قلی از ننوشتن نامه؛ ابلاغ سلام به...
-
۴تصویر
حمید السلطان به عمید لشکر، ۱۳۳۲ ق
پاکت با مهر حمید السلطان خطاب به عمید لشکر سررشته دار فوج قهرمانیه در تبریز؛ محتوای نامه به شرح زیر است: عازم بودن میرزا باقر خان به تبریز را دلیل اختصار و عجله در نوشتن نامه ذکر کرده، خرید یک ثوب شَدّه [جامه زردوزی شده] برای همشیره و یک ثوب برای سرکار علیه عالیه، این قسمت تاریخ ۲۶ شعبان ۱۳۳۲ را دارد؛ در ادامه صفحه، یادداشت دیگری شروع می شود که در پایان تاریخ ۲۷ شعبان را دارد، نویسنده از تصمیم خود به آمدن به شهر برای احیاء ها و بازگشت پس از عید فطر می نویسد، اگر ممکن نشد اوایل خزان میاید و دیگر بازنمی گردد و از مخاطب خواسته به نورچشمان اطمینان دهد که به زودی ملاقات میسر می شود؛ یک ثوب شَدّه...
-
۹تصویر
سؤال و جوابهای شرعی
سؤالات شرعی از حجتالاسلام سید محمد فیروزآبادی در نجف از رشت، در موارد مختلف از جمله احکام نماز و خواندن نماز با غسل جنابت؛ آیا یک نفر می تواند از جانب زوج و زوجه وکیل شده صیغه طلاق خلع را جاری نماید یا نه، پاسخ: بلی جایز است؛ آیا یک نفر میتواند ایجاب و قبول را در عقد نکاح، بیع، صلح، اجاره، هبه، و سایر عقود جاری کند، پاسخ: بلی صحیح است؛ در خصوص جهیزیه که پدر یا مادر در حال حیات به دختر خودش می دهد آیا بعد از فوت پدر یا مادر این جهیزیه باید ما بین جمیع وراث پدری یا مادری تقسیم شود یا خیر و کذا هرگاه دختر وفات نماید آیا این جهیزیه مال پدر یا مادر است یا اینکه باید ما بین وراث دختر مثل شوهر...
-
۴تصویر
سؤال و جوابهای شرعی، ۱۳۴۴ ق
سؤال اول در خصوص استفاده از عبارت بحول الله و قوته اقوم در نماز، پاسخ آیتالله: اگر به قصد ورود بگوید بی اشکال نیست؛ سؤال دوم در خصوص ذبحیه و جدا شدن سر حیوان به سبب تیزی کارد یا قطع نمودن اوداج اربعه و سپس جدا کردن سر حیوان و حرام یا مکروه بودن فعل و حلال یا حرام بودن گوشت حیوان، پاسخ: ذبحیه حلال است و فعل مکروه در صورت عمد؛ سؤال سوم در خصوص گرفتن وضو یا غسل جنابت به قصد خواندن نماز اول وقت اما ابتدا خواندن مقداری نماز قضا برای خود یا دیگری و بعد خواندن نماز واجب، پاسخ: جایز است؛ سؤال چهارم در خصوص ذکر نیت و اشاره به قصد برای وضو و غسل جنابت، پاسخ: صحیح است؛ سؤال پنجم در خصوص گرفتن وضو یا...
-
۴تصویر
صلح نامه های وراث اسکندر خان، ۱۳۳۳ ق
صلح نامه هایی میان ورثه حاج اسکندر خان سرهنگ صولت السلطان: حاج میر آقا با وکالت همسرش [تاج آمال خانم] (خواهر اسکندر خان)، حبیب الله خان سلطان (برادر اسکندر خان)، و حاجیه بیگم خانم (دختر میرزا عبدالحسین سررشته دار و همسر اسکندر خان): ۱- حاج میر آقا با وکالت از طرف همسرش و حبیب الله خان سلطان یک ثمن [یک هشتم] یک دانگ ملک از جمله شش دانگ قریه بایزید و دانقران را به حاجیه بیگم خانم در عوض مبلغ یک صد و بیست و پنج تومان رایج قران جدید منتقل کرده و صیغه مصالحه به شرط اختیار فسخ جاری شده است؛ ۲- صلح نامه حاج میرآقا (با وکالت از طرف همسرش) و حبیب الله خان سلطان با حاجیه بیگم خانم در خصوص یک پانزده...
-
۲تصویر
نامه از حمید السلطان
نامه احتمالا از حمیدالسلطان که محتوای آن به شرح زیر است: شب جمعه، سه ماه، سه از شب میگذرد و او فراغتی حاصل کرده برای نوشتن نامه؛ دریافت نامه مخاطب همان روز و اظهار خوشحالی از سلامتی او و نورچشمان؛ تنها دلخوشی او دو نفر بچه و خانه است، و با دوری و نرسیدن نامه از آنها و از مخاطب نگران می شود؛ ابراز تأسف از وفات زری خانم و دختر علویه خانم؛ دادن پاکت حاجی خان به دبیر السلطان و ابلاغ سلام به آنها؛ تشکر از بابت یادآوری منتصر لشکر و اشاره به این که منتصر لشکر سلام خشک و خالی او را قبول ندارد و چند بطر عرق و شراب می خواهد، نویسنده قبول دارد اما به شرطی که کرایه و پول آن به عهده خودشان باشد؛ فرستادن...
-
۲تصویر
نامه از حمیدالسلطان، ۱۳۲۲ ق
نامه احتمالا از حمیدالسلطان از ارومیه به تبریز، که محتوای آن به شرح زیر است: احوال پرسی و تبریک عید فطر چون می داند این مراسله شب عید به مخاطب می رسد، اظهار دلتنگی، جواب کاغذهایی که قبل از احیاء فرستاده بوده نگرفته است؛ ۱۵ قران به همشیره و ۵ تومان به کربلایی محمد خیاط فرستاده بوده است؛ اشاره به نامه عمید لشکر و درباره گرفتن یک جفت بازوبند طلا برای مخاطب، اینجا تحصیل آن ممکن نیست وگرنه مضایقه نمی کرد؛ ساخت ارومی ابدا قابل پسند نیست، از مخاطب می خواهد مبلغ وجه را ارزان تر تعیین کند تا او وجه را به تبریز بفرستد تا مخاطب به سلیقه خود طلا بخرد. همچنین چون مخاطب خیلی آرزو می کرده وجهی داشته تا آن...
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر، ۱۳۰۳ ش
محتوای نامه به شرح زیر است: اظهار خوشحالی از دریافت نامه مخاطب و سلامتی وی؛ حضور حبیب الله سلطان تا اول جدی در شهر و درخواست از وی برای فرستادن مال برای آوردن گندم از قریه های زاویه و ورقه، از اقداغ ۷۲ من گندم آورده اند ولی بی پولی قیامت کرده است؛ رفتن ناظر نظام به ولایت قبل از رسیدن نامه مخاطب، و دادن نامه به امیر تومان؛ گرفتن وجه طلب مخاطب، گرفتن اعانه از تعدادی طوایف؛ درخواست آقای مقتدر برای تغییر محل ماموریت؛ کارت علیقلی خان از سنندج به اخوی خود؛ سرمای هوا و آمدن برف، شکایت از نداشتن کلفت، و تنبیه یوسف نام که سرکشی کرده بوده؛ دعوت از منتصر سلطان و سرکار علیه، جای مخاطب خالی است که طبل...